بررسی پیری استخوان

مفاهیم معاصر در زیبایی شناسی چهره ، تمرکز خود را به جوان سازی از طریق تجدید تغییر و شناسایی کاهش حجم مربوط به سن ، با هدف برقراری مجدد ابعاد ایده آل یا قبلی صورت تغییر داده اند. اسکلت صورت پشتیبانی ساختاری از بافت های نرم پوشاننده را فراهم می کند و تغییرات ظاهری صورت که به صورت توخالی ، چین خوردگی ، چین و چروک ایجاد می شود ، معمولاً با تغییرات استخوانی همراه است.

بنابراین بسیار مهم است که هر کسری ساختاری برطرف شود. پیری صورت یک روند قابل پیش بینی را دنبال می کند ، مناطق خاصی از اسکلت صورت تحت تحلیل قرار می گیرند و در نتیجه برخی از رایج ترین کلاله های پیری ظاهر می شوند. قسمت میانی صورت ، مدار و فک پایین سه ناحیه مهم اسکلت صورت است که در پیری نقش دارد و علائم تغییرات استخوانی در این مناطق شامل حفره زیر چشم ، تغییر حالت ابرو ، عمیق شدن چین و چروک صورت وظاهر فک است.

بیولوژی بازسازی استخوان

استخوان یک بافت زنده است که از طریق تعادل ظریف رسوب استئوئید توسط استئوبلاست ها و جذب توسط استئوکلاست ها حفظ می شود. شناخت زیست شناسی استخوان و ارتباط بالینی آن نیاز به درک برخی از اصطلاحات مهم دارد. یعنی اوج توده استخوان (PBM) و تراکم مواد معدنی استخوان (BMD). توده استخوان به تراکم استخوان و اندازه استخوان بستگی خواهد داشت. هر فرد پتانسیل توده استخوانی دارد که عمدتا توسط ژنتیک تعیین می شود. در این پتانسیل ژنتیکی ، اوج توده استخوانی واقعی در بزرگسالی به سبک زندگی ، عوامل هورمونی و محیطی بستگی دارد.

تفاوت بین جنسیت نیز قابل توجه است ، با اوج توده استخوانی مردان به دلیل افزایش رسوب پریوستئوم بیشتر به دلیل این واقعیت که مردان به طور کلی استخوان های بزرگتر و طولانی تر دارند ، بیشتر است. هورمون های جنسی و سیستم IGF-1 در این بدشکلی جنسی نقش دارند. تراکم مواد معدنی استخوان اندازه گیری مواد معدنی غیر آلی استخوان است و برای اندازه گیری توده و قدرت استخوان جایگزین است. برای تشخیص شرایطی مانند پوکی استخوان می توان آن را به صورت عکس فوری و با استفاده از اسکن DEXA اندازه گیری کرد. درک این نکته مهم است که اوج توده استخوانی بزرگسالان به دست آمده ، در خطر عواقب ناشی از از دست دادن استخوان ، از جمله شکستگی های پوکی استخوان ، در بزرگسالی تأثیر می گذارد.

استخوان به استرس مکانیکی پاسخ می دهد ، تحت بازسازی قرار می گیرد ، که شامل تحلیل و به دنبال آن رسوب است ، در آنچه که به عنوان یک واحد چند سلولی اساسی بازسازی استخوان (BMU) شناخته می شود. اسکلت بزرگسالان هر 10 سال کاملاً به این روش تعویض می شود. از اواسط دهه سوم ، زنان 35٪ استخوان قشر مغز و 50٪ استخوان ترابکولار خود را از دست می دهند. مردان علاوه بر رسیدن به اوج توده استخوانی (حدود 30 سالگی) و داشتن توده استخوانی در بالغین ، فقط دو سوم از میزانی را که زنان در طول زندگی خود از دست می دهند ، از دست می دهند. در زنان ، علاوه بر کاهش تدریجی قشر مغزی و ترابکولار استخوان از دهه سوم به بعد ، در طی یک سال از یائسگی ، از دست دادن اضافی استخوان اتفاق می افتد. فرایندی که با هورمون درمانی جایگزین مرتبط و هورمون جنسی است. ایده جذب استخوانی انتخابی اشاره به تغییرات خاص منطقه ای در مناطق خاصی از صورت دارد ، در حالی که تحلیل در نقاط دیگر کمتر برجسته است یا اصلاً وجود ندارد.

با وجود اینکه توسط عوامل مختلف رشد تنظیم می شود ، استخوان صورت با افزایش سن ، مانند استخوان محوری ، کاهش تراکم مواد معدنی استخوان را تجربه می کند. در اسکلت صورت بزرگسالان مشاهده شده است که تحلیل استخوان به روشی قابل پیش بینی رخ می دهد ، که معمولاً قسمت میانی صورت ، اوربیت و فک را تحت تأثیر قرار می دهد ، اگرچه لزوماً هر ناحیه تحت تأثیر همان روند پاتوفیزیولوژیک قرار نمی گیرد.

تفاوت در تراکم استخوان به خوبی بین اقوام گزارش شده است و نشان داده شده است که افراد سیاه پوست نسبت به افراد سفید پوست با افزایش سن تغییرات ابعادی کمتری را در چهره تجربه می کنند. ارزیابی کامل دلایل اساسی این تفاوت های مشاهده شده بین قومیت ها ممکن نیست ، اگرچه ژنتیک به طور عمده در رابطه با سایر عوامل از جمله توده بدن ، هورمون ها و رژیم غذایی مهم است.

بخش میانی صورت

تحقیقات نشان داده است که حتی در یک ناحیه از صورت ، تحلیل استخوان بسیارمنطقه محور است. صورت میانی استخوانی عمدتا در استخوان های فک بالا و زایگوماتیک قرار دارد ، با تمایل زیاد به تحلیل با افزایش سن در فک بالا ، حتی در دندان بیماران. تحلیل استخوان فک بالا منجر به کاهش برآمدگی قدامی می شود و در نتیجه از بافت نرم بافت پشتیبانی می کند. تجزیه و تحلیل هندسی با استفاده از CT در مطالعات طولی نشان داده است که با افزایش سن ثانویه به تحلیل موضعی ، زاویه ماگزیلا کاهش می یابد. زاویه های pyriform و glabella نیز کاهش می یابند ، از بین رفتن استخوان موضعی در این مناطق به ویژگی های کلاسیک پیری میانه صورت کمک می کند.

محفظه های چربی بیش از حد در هر دو لایه سطحی و عمیق تحت تأثیر از دست دادن استخوان در میانه صورت قرار می گیرند. یک مثال از یک فرایند مشترک شامل از دست دادن استخوان zygomaticomaxillary است ، که چربی چشمی زیر اربیکولاریس داخلی و جانبی (SOOF) را تضعیف می کند ، در نتیجه باعث سوراخ شدن مایع در داخل بدن و از بین رفتن حمایت از پلک پایین می شود.

باید تأکید کرد که تحلیل استخوان فک بالا و زایگوماتیک دارای اثرات گسترده ای است ، که منجر به نزول بافت نرم و پیری پایین صورت و همچنین تغییرات هندسی کل صورت در دو بعد عمودی و افقی می شود.

تغییر اسکلت صورت در اثر پیری

ناحیه اوربیت

منطقه اوربیت صورت نشان داده شده است در دو منطقه اصلی بیشترین جذب را دارد. در مرحله اول ، ممکن است جذب مجدد انتخابی در ربع اینفرولترال اوربیت در میانسالی رخ دهد ، که منجر به طولانی شدن محل اتصال پلک-گونه و همچنین فتق چربی اینفرااوربیتال شود. این مسائل پریااوربیتال ، دلایل رایج بیمارانی است که به دنبال درمان زیبایی هستند. در مرحله دوم ، جذب در جنبه سوپرومدیال اوربیت منجر به لیفت نسبی ابرو میانی ، با یک موقعیت پایین مرتبط با ابرو جانبی می شود. این تحلیل معمولاً در اواخر زندگی ، حدود دهه های پنجم و ششم اتفاق می افتد. مهم این است که ، ما باید اثر تحلیل استخوان را به عنوان رویداد اصلی در اینجا تشخیص دهیم و به دنبال آن تغییرات بافت نرم شامل چربی ، عضله و پوست ایجاد شود.

بزرگ شدن تدریجی اوربیت با افزایش سن اتفاق می افتد ، اما تفاوت های مهمی بین قومیت ها وجود دارد. یک مطالعه طولی اخیر نشان داد که اگرچه افزایش ابعاد مداری در تمام جمعیت سیاه و قفقاز رخ می دهد ، این افزایش ها به طور قابل توجهی در زنان سیاه پوست کاهش می یابد و در مردان سیاه پوست به هیچ وجه قابل توجه نیست.

بین دو جنس ، یک مطالعه با استفاده از تصویربرداری CT نشان داد که ناحیه دهانه اوربیت و عرض در مردان و زنان افزایش می یابد ، با افزایش قابل توجهی بین گروه های زن جوان (میانگین سنی 30 سال) و میانسال (متوسط سن 54 سال).این تغییر بعداً و در طی یک دوره طولانی تر در مردان رخ داد ، با افزایش قابل توجهی در گروه های سنی جوان (میانگین سنی 33 سال) و پیر (میانگین سنی 75 سال) مشاهده شد.

ناحیه فک پاین (The mandible)

پیش از این ، اعتقاد بر این بود که فک پایین با افزایش سن افزایش می یابد ، با این حال ، مطالعات طولی اخیر با بررسی اندازه گیری های خطی نشان داده اند که این فرآیند پیچیده تر است ، با گسترش همزمان و تجزیه همزمان. به نظر می رسد در هر دو جنس نر و ماده ، اندازه گیری های خطی عرض بایجونیال( ارتفاع سمفیزیال و فاصله بین دو زاویه فکی) با افزایش سن نسبتاً ثابت باقی می ماند ، در حالی که طول و قد مندیبل کاهش می یابد .تأثیر کاهش ابعاد قدامی خلفی و عمودی فک پایین ، همراه با تغییرات بافت نرم پوشاننده ، به پیشرفت فک ها و تشدید گودی کنار چانه کمک می کند.

با مناطقی از تقعر ایزوله شده مانند گودی کنار چانه ، اندازه گیری های خطی اجازه تجزیه و تحلیل طولی تغییرات را نمی دهد. تحلیل استخوان مربوط به سن در یک بعد جلویی و پشتی ، شبیه به میکروژنی مادرزادی ، ممکن است منجر به بیش فعالی عظله منتالیس ، تغییرات ساب منتال و کاهش تعریف در مرز پایین فک پایین شود. یک استراتژی برای رسیدگی به فک ها باید شامل تجزیه و تحلیل هندسی مشخصات بیمار و همچنین توجه دقیق به هرگونه کمبود حجم میانی صورت باشد. قسمت تحتانی صورت به توجه خاصی نیاز دارد ، به این دلیل که می تواند به طور غیرمستقیم تحت تأثیر تغییرات استخوان های میانی صورت و همچنین مستقیماً تحت تأثیر استخوان پایین صورت و از دست دادن دندان قرار گیرد. مربعی شدن صورت که با افزایش سن اتفاق می افتد ، همراه با تغییرات عضلانی و پوستی ، می تواند تأثیر زیادی بر احساس بیماران نسبت به ظاهر خود داشته باشد.

شواهد واضحی در مورد تأثیر از دست دادن دندان در تحلیل استخوان آلوئولار مندیبل وجود دارد. استخوان آلوئولار و دندان از یکدیگر پشتیبانی می کنند و با از بین رفتن دندان ، تحلیل می تواند عمیق باشد ، به خصوص در فک پایین ، که سریعترین سرعت چرخش استخوان در بدن را دارد. علاوه بر تغییرات فرم و ظاهر که مستقیماً ناشی از مسائل دندانی است ، باید اثرات غیرمستقیم از دست دادن دندان نیز در نظر گرفته شود. در جایی که در مواردی که از بین رفتن استخوان فک پایین رخ می دهد ، همراه با کاهش کارکردهای جونده گی که بر عضلات جوشی ، از جمله عضله مستر (masseter) فشار می آورند. از دست دادن دندان می تواند باعث کاهش بعد اکلوزال عمودی و کاهش طول سوم صورت تحتانی شود و همچنین منجر به ظهور تقارب اطراف و خطوط محیطی شود.

جوانسازی صورت تحلیل رفنه بر اثر پیری اسکلت

شکل 3-تحول در قسمت میانی و پایین صورت در یک بیمار زن 52 ساله. از دست دادن استخوان zygomaticomaxillary و aveolar در اینجا غالب است. تحول عمده با فیلر هیالورونیک اسید در میانه صورت ، ناحیه اینفرااوربیتال و پایین صورت انجام شد. بوتاکس نوع A از قسمت فوقانی صورت که همزمان با درمان های فیلر پوست انجام می شود – اثر مثبت بر فرم و موقعیت ابرو دیده می شود

انتخاب محصولات تزریقی

با توجه به اینکه از دست دادن استخوان گام اساسی در پیری صورت است ، از این رو نتیجه می گیرد که درمان ها باید با هدف تجدید رشد در مناطق کمبود انجام شوند. محصول مورد استفاده باید دارای ویژگی های ایده آل برای امکان قرار دادن قبل از پریوست و بهینه سازی مجدد جریان خون پس از از دست دادن استخوان باشد. خصوصیات رئولوژیکی ، پیوند عرضی ، کشش و انسجام برای تجزیه و تحلیل مهم است.

با توجه به محصولات مبتنی بر اسید هیالورونیک (HA) ، غلظت HA بالاتر منجر به جذب آب بیشتر و اثر حجمی تر می شود. اتصال کراس لینک متداول است و این امر هم بر طول عمر و هم انسجام تأثیر می گذارد. انسجام را می توان به عنوان مقاومت در برابر فشرده سازی عمودی تعریف کرد و به توانایی قالب یا مجسمه سازی یک محصول برای ایجاد لیفت و شکل اشاره دارد. محصولات انسجام بالاتر در ایجاد خطوط و شکل بهتر است. انسجام به درجه جذب بین واحدهای HA کراس لینک شده از طریق نیروهای ضعیف و غیرتوسطی بستگی دارد و تابعی از غلظت و پیوند عرضی HA است. الاستیسیته به توانایی مقاومت در برابر تغییر شکل برش اطلاق می شود و محصولی با خاصیت ارتجاعی بیشتر پس از فشار یا کشیدگی بهتر می تواند شکل اصلی خود را حفظ کند و به آن ظرفیت بالابری بیشتری می دهد.

نمونه هایی از فناوری ها که معمولاً در زیبایی شناسی معاصر استفاده می شوند ، شامل ژل های Vycross و Cohesive Polydensified Matrix (CPM) است که سایر موارد موجود است. فناوری Vycross مقادیر زیادی از زنجیره های کم وزن مولکولی را مخلوط می کند (باعث ایجاد اتصال متقابل با کاهش نیاز به ماده اتصال متقابل BDDE می شود) با مقادیر کمتری از الیاف با وزن مولکولی بالا (انسجام را تقویت می کند). فناوری CPM شامل یک مرحله پردازش است که به موجب آن زنجیره های اضافی HA پس از کشش ماتریس در قسمت اول فرآیند اضافه می شوند. این زنجیره های اضافه شده در فرآیند اتصال متقابل (crosslinking) کمک می کند ، مقدار BDDE مورد نیاز را کاهش می دهد.

بر اساس درک ما از محصولات و خواص ، یک نمونه از محصولات مناسب برای استفاده در میانه صورت ، Juvéderm Voluma ، از محدوده Juvéderm Vycross ، با غلظت HA 20 میلی گرم در میلی لیتر و انسجام و انعطاف پذیری نسبتاً بالا است. . یک محصول جایگزین HA می تواند Belotero Volume باشد ، با استفاده از فناوری CPM که دارای ماندگاری مشابهی با Juvéderm Voluma است ، حدود 18 ماه. توجه داشته باشید که محصولات بسیار دیگری نیز موجود است که مناسب نیز هستند.

استراتژی های درمان میانی صورت باید از نظر از دست دادن استخوان در گونه قدامی ، برجستگی زایگوماتیک و قوس زایگوماتیک باشد و تزریقات به صورت بولوس بر روی پریوست انجام می شود. به نظر من (نویسنده) برجسته کردن در قوس زایگوماتیک، مهم ترین گام در استراتژی میانه صورت است ، اگرچه میزان دقیق و مناطق تزریق شده به ارزیابی بیمار و برنامه ریزی درمانی بستگی دارد.

در مواردی که به دنبال حجم یا خطوط جدید مانند پایین صورت است ، علاوه بر داشتن خصوصیات فوق ، محصول باید از انسجام بالایی برخوردار باشد. Juvedérm Volux یک نمونه از محصولات مناسب برای این منظور است که حاوی 25 میلی گرم در میلی لیتر HA و بالاترین انسجام ، قابلیت ارتجاعی و قابلیت نگهداری آب در محدوده Juvéderm Vycross است. Restylane Volyme یک محصول جایگزین برای استفاده است ، با 20 میلی گرم در میلی لیتر HA ، اما سایر محصولات نیز موجود است. یک استراتژی برای حجم دادن به قسمت تحتانی صورت ممکن است شامل تزریق بولوس قبل از پریوست به زاویه فک پایین و در اطراف پایین چانه باشد. انسجام بالا کلید این است که محصول بتواند در برابر تغییر شکل مقاومت کند و پشتیبانی لازم از بافت نرم پوشانده شده در قسمت تحتانی صورت را فراهم کند.

به دلیل وجود آناستوموز شریانی اطراف چشمی ، که مسیری را برای رسیدن آمبولین HA به عروق چشم فراهم می کند و بینایی را تحت تأثیر قرار می دهد ، باید در هنگام تزریق ماده پرکننده پوست بیشتر مراقبت شود. این علاوه بر خطر بیشتر کبودی ناشی از شبکه وریدی پیچیده ، و چالش های ویژه در تشخیص صحیح و درمان مشکلات اطراف چشم به دلیل آناتومی پیچیده شامل چربی سطحی و عمیق ، و همچنین مسائل مربوط به عضله ، پوست و استخوان است.

تزریق روی پریوست در لبه ریم تربیت باید با استفاده از محصولی با غلظت HA پایین برای ایجاد توانایی نگهداری آب پایین و کشش کم برای ارتقا خصوصیات جریان بهتر و یکپارچه سازی بافت همگن انجام شود. تزریق به میزان کمتر و تصحیح بعدی برای فیلر های آب دوست که می تواند بر زیبایی و لنفاوی تأثیر بگذارد نیز مهم است. تزریق در این ناحیه ممکن است بخشی از یک استراتژی برای رفع بدشکلی ناودان اشک باشد ، با این وجود ارزیابی فک و زایگوما و درمان این مناطق قبل از انتقال به خود ناحیه اینفرا اوربیتال از اهمیت زیادی برخوردار است ، زیرا از بین رفتن استخوان zygomaticomaxillary تسریع می یابد و پشتیبانی از پلک پایین ازبین می رود ، گونه قدامی صاف شده و SOOF نزول میکند. به همین ترتیب ، از دست دادن استخوان باید به طور مستقیم (دراوربیت) و به طور غیرمستقیم (در قسمت میانی صورت) درمان شود.

نتیجه گیری

از دست دادن استخوان یک عامل کلیدی در پیری صورت است که در مناطق خاص و با الگویی قابل پیش بینی رخ می دهد.اوربیت ، فک بالا و فک پایین دچار تجزیه با افزایش سن می شوند و عوامل سبک زندگی ، قومیت و دندانی نقش مهمی دارند. درک رابطه بین لایه ها و بافت های مختلف صورت برای رفع نگرانی بیماران ما اساسی است و تغییرات استخوانی باید در ابتدای ارزیابی صورت در نظر گرفته شوند. دانستن اینکه چه زمان ، چگونه و چه افرادی تحت تأثیر قرار می گیرند ، شما را قادر می سازد تا این مرحله مهم را در روند پیری صورت پیش بینی و درمان کنید.

Similar Articles

Comments

یک دیدگاه ارسال کنید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
نام خود را وارد کنید

Advertismentspot_img

Instagram

Most Popular